این پسر اونی نیست که باتو میخندید
این پسر پیر شده ،داغون شده ، اشکاشو خیلی هادیدن ، زانو زدنشو دیگه خیلیا دیدن
این پسر شاید اونقد مرد نشده باشه هنوز
ولی ...
امشب مُرد ...
امشب شکست ، امشب تموم شد ... وقتی زنگ زد و با خط خاموش مواجه شد مُرد ...
این پسر به عشقش نرسید ... روی خوش زندگی رو فقط ۵ ماه دید ... این پسر واسه برگشت عشقش زانو زد ، دعوا کرد ، کتک خورد ... اما عشقش فقط گفت : سجاد با واقعیت کنار بیا اینجوری واسه جفتمون بهتره ... این پسر خبر ازدواج عشقشو شنید از کسی که دوستش داشت ... این پسر واسه عشقش از زندگی دست کشید ... این پسر جلو همه کوچیک شد ، نابود شد که شاید یک روز اون برگرده ... این پسر جلو هرکی گفت برنمیگرده واستاد ... اما چه فایده؟ ... امشب عشقش واسه همیشه ترکش کرد ... رفت ... تنهاش گذاشت.